، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

سه قلوهاي مامان

جوجه كوچولو هاي من

1393/3/24 20:28
نویسنده : پريا
909 بازدید
اشتراک گذاری

محبتسلام

كوچولو هاي مامان

 

هر روز صبح وقتي بيدار ميشم منتظرم تا تكوناي شما رو حس كنم و باهاتون سلام و احوالپرسي گرمي كنم

تمام دلخوشيم اين روزهاي سخت شده تكون خوردن هاي شما

من شما رو جوجه كوچولو صدا ميكنم چون خيلي فسقلي هستيد 

شكمم خيلي كوچيكه نميدونم شما چطوري اونجا جا گرفتيد دكترم ميگفت دست يگيشون رو صورت اون يكي پاي اون يكي تو شكم اين يكي خلاصه اون تو خيلي جا تنگه 

همه چيز در هم بر همه 

ولي خدا كنه شما سالم و سلامت باشيد

جوجه كوچولو هاي من 

امشب خيلي دلم گرفته كلي گريه كردم خودمم نميدونم چرا

ولي الن درست شش ماهه كه من شبانه روز تو خونه روي تخت خوابيدم

خيلي خسته شدم  تنها جايي كه ميرم مطب دكتره 

وهيچ كس از بزرگي درد من خبر نداره 

دلم از ادمها گرفته كه راحت ديگران رو قضاوت ميكنن

دردهايي كه ميكشم رو نميبينن 

فقط ميگن ميگذره ،استرس نداشته باش ، چقدر سخت ميگيري، و هزار تا حرف ديگه

هي ميگن ما سر فلان بچمون فلان مشگل رو داشتيم اين كارارو نميكرديم

من بهشون چي بگم 

بگم تو ميدوني من چي كشيدم تا اين سه تا فرشته رو خدا بهم هديه داد اصلا سه قلو باردار بودن رو ميشه با يه بچه مقايسه كرد من حتي نميتونم درست غذا بخورم ،نميتونم بشينم ،نميتونم راه برم و.....

ولي مهم نيست مهم شما هستيد، من شما رو از خدا هديه گرفتم هيچ كس هديه رو پس نميگيره خدا كه بخشنده ترينه شما رو ازم نميگيره 

من شما رو به خودش سپردم تا هميشه مراقبتون باشه

جوجه هاي من

قوي باشيد 

خيلي دوستون دارم❤️❤️❤️ 

پسندها (9)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (11)

مامان هانا و آریا
28 خرداد 93 0:52
ای جانمممممم سه قلو باردارید؟؟؟ انشالله سالم و سلامت بیان تو بغلتون...
پريا
پاسخ
ممنونم مامان هانا جان انشا اله به موقع و سلامت به دنيا بيان خدا كوچو لو هاي شما رو هم حفظ كنه
مامان و بابای سه قلوها
2 تیر 93 7:57
سلام عزیز دلم ای جوووونم ، 26 هفته ... داشتم کامنتا رو می خوندم و گفتم اصلا راه نداره اینجا نیام و کامنت نذارم کـــــــــــــاملا درکت می کنم عزیزم ، روزای خیلی خیلی خیلی سختی رو داری میگذرونی ، اگه پست های زمان بارداری منو هم بخونی متوجه سختیِ دوران بارداری منم میشی ، من 3 ماهگی یه عمل داشتم که وحشتناک بود و خدا رو شکر به خیر گذشت الان باورت نمیشه اگه بگم حتی یک دقیقه از اون سختی های دوران بارداری رو یادم نمیاد، وقتی روی ماه سه تا فرشته ها رو ببینی همه چیو فراموش می کنی فدات شم ایشالا خدا خودش حافظشون باشه راستی ، فقط خیـــــــــــــــلی حواست باشه واسه بیمارستانی که می خوای زایمان کنی و در مورد nicu اونجا خیلی تحقیق کن چند وقتی که بچه ها بیمارستان بستری بودن خیلی اتفاقا دیدم و شنیدم ، خیــــــــــــــیلی مواظب باش فدات شم یه چیزِ دیگه ، دکترت کیه ؟ خیـــــــــــــــلی مواظب باش ، دکتر خیلی مهمه ، باید سرعت عمل داشته باشه فدات شم تجربیات نگهدرای این سه تا فسقلی رو هم بهت میگم که آمادگیشو داشته باشی گلم مواظب خودت و جوجوهات باش بوووووس
پريا
پاسخ
سلام دوست عزيزم خيلي خوشحالم كردي امدي خدا رو صد هزار مرتبه شكر كه خودت و فرشته هات سالم و سلامت هستيد
مامان بهراد
3 تیر 93 18:20
وای عزیزم چه حس قشنگی که سه تا فسقلی توی وجودت دارن رشد میکنن خیلی مواظب خودت باش به حرفهای آدمهای ساده اندیش و .... کاری نداشته باش توکلت به خدا باشه لینکتون کردم شما هم به ما سر بزنید
مژده
25 تیر 93 3:07
عزیزم اصلا حرص و جوش نخور چون مستقیم رو اعصاب بچه هات تاثیر میذاره و دودشم فقط تو چشم خودت میره این جور آدما تو همه جا هستند تخصصشونم فقط و فقط شکستن دل آدماست سعی کن به قول خودت فقط و فقط به جوجه هات و روزهای شیرینی که پیش رو داری فکر کنی ایشالله به کوری چشم حسودان بد ذات سه قلو های قشنگت سالم و خوشگل به دنیا میان منم میام دوباره برات پیغام تبریک میذارم
پريا
پاسخ
ممنونم دوست عزيز انشا اله به سلامتي دنيا بيان همه اين اتفاقات فراموش ميشه ممنونم از دلداريت لطف كردي
آذر
30 تیر 93 0:05
سلام دوست عزيز اميدوارم حالتون خوب باشه کوچولوهاى نازتون هم خوب باشن مبارک باشه من خواننده وبتون هستم ولى شما خيلى دير به دير اپ ميکنيد وما دلواپستون هستيم لطفا ما رو بيخبر نزازيد وبىشتر بنويسيد ازوضع وحالتون ماهنوز نميدونيم نى نى هاتون چى ان دختر يا پسر .مارومنتظر نزاريد ممنون
پريا
پاسخ
اذر جان ممنون از لطفت ببخشيد كه منتظرتون ميگذارم اخه بارداريه خيلي سختي دارم باورت نميشه چه روزهاي سختي رو ميگذرونم من هفته اي دو بار ميرم دكتر و كلي سونو ازم ميگيرن هفته اي يه بار ازمايش خون باور كن جوني برام نمونده فقط محتاج دعاتون هستم
مامان مینای آرتین
31 تیر 93 14:06
وای عزیزم خوش بحالت انشالله به سلامت زایمان کنی
آذر
8 مرداد 93 13:31
عزيزم خدا رو شکر که خودت وبچه ها سلامتين عزيزم ميدونم خيلى سختته ول ديگ چيزى نمونده به زودى کوچولوها رو تو آغوش ميگيرى وهم چى يادت ميره من خودم دوقلو دارم کهالان 14سالشونه منم خيلى سختم بود ولى بعد از زايمان همه چيز يادم رفت منتاسه ماه استراحت بودم چون خونريزى داشتم وروزى شش تا آمپول ميزدم تازه سه هفته هم زود تر سزارين کردم ومشکلى هم نبود شماهم اگه بچه ها جفتشون رسيده باشه وزودتر زايمان کنيد انشالا مشکلى پيش نمياد
سکوت
14 مرداد 93 1:15
سلام وای خدا چقدر دوستتون داشته که یهو بهتون سه تا نی نی داده به خدا توکل کنید دکترها هم اگه چیزی میگن حتما برای اینه که بیشتر مراقب باشین ایشالا چند وقت دیگه بیام و عکس سه تاشون رو ببینم راستی چی هستن؟ دخملین پسملین؟ من مامان نیستم تازه ازدواج کردم ولی خیلی خیلی نی نی دوست دارم دعای مامانا زودتر میگیره برای ما هم دعا کنید زودی بریم خونه خودمون و بعد از یه مدت نی نی دار بشیم من مشهدی هستم حتما از امام رضا می خوام که نی نی هاتون رو سالم نگه داره همچنین مامان گلی مثل شما رو
ایـلـیـا جون
8 شهریور 93 19:59
وای چه بامزه و دوست داشتنی ، راستی عزیزم نی نی هات چین ؟ دخترن یا پسر ؟
آذر
15 شهریور 93 16:17
سلام دوست عزيزم خوب هستين هيچ خبرى از شما نداريم وکلى منتظريم که خبرى از خودتون به ما بدين به حساب بلاگفا شما نه ماه ويک روزه تونه وباحساب سه قلوداشتن صددر صد شما بايد زايمان کرده باشين لطفا يه خبرى به ما بدين وما رو از چشم انتظارى دربيارين
مامان 3جوجه طلایی
5 مهر 93 17:50
سلام گلم . خانوم خانوما قدر خودت را بدون و این روزها را خدا گذاشته برای تمرین... تمرین استقامت و صبر کم نیاری که باختی... آخه این حرفها هنوز چیزی نیست در برابر روزهای آینده وقتی که تنها باشی وقتی که بگن ما هم چند تا بچه پشت هم داشتیم مثل شما ... وقتی که خسته باشی و بگن پاشو بچه فلان و بهمان... وقتی که همه وجودت را بذاری برای نگهداری و همه سعی و صبرت را بکار بگیری اما بعد با کوچکترین اتفاقی همسرت بگه کم کاری می کنی... وقتی که ... پس سخت تر از این حرفها هم هست دل بده به خدا و این وقتا که دلت می گیره برای جوجه های تو دلت لالایی بخون تا چهارتاییتون آروم بشین. دلت دریایی کن عزیزم تا این حرفها بره به اعماقش و گم بشه و هیچ اثری روی دلت نذاره گلم . به این فکر کن که بچهات قرار چطوری بخندن بدون شیرین زبونی کنن. عزیزم یکم خود خواه باش و به فکر خودت نازنینم ...
پريا
پاسخ